سفارش تبلیغ
صبا ویژن

عشقولانه های من!

گفتمش دل میخری؟

پرسید: چند؟

گفتمش دل مال تو، تنها بخند!

خنده کرد و دل ز دستان ربود

تا به خود باز آمدم او رفته بود...

دل ز دستش روی خاک افتاده بود

جای پایش روی دل جا مانده بود


+نوشته شده در یکشنبه 92/7/14ساعت 4:5 عصرتوسط Negin | | نظر